یکم اسفند ماه:
امضای عهدنامه ترکمنچای بین “فتحعلی شاه قاجار” و “پاسکویچ” روسی (1206ش)
در زمان فتحعلی شاه، دو دوره جنگ بین ایران و روسیه درگرفت که هر دو جنگ باشکست ایران به پایان رسید. پس از شکست دوم، اول اسفند 1206 ش (5 شعبان 1243 ق، 21 فوریه 1828 م) عهدنامهای بین ایران و روس در قریه ترکمانچای به امضا رسید که به مراتب از قرارداد گلستان شومتر بود. به موجب این معاهده، ولایات ایروان و نخجوان به روسیه واگذار شد و مرزها معین گردید. علاوه بر غرامتی که ایران پرداخت کرد، حق کشتیرانی در دریای خزر مجدداً برای روسها تأیید شد. به علاوه، اتباع روسیه در ایران از حقوق کاپیتولاسیون و مصونیت قضایی برخوردار شدند. این امر، حقِّ اجرای مجازات نسبت به اتباع روس را هم که در ایران مرتکب جرم میشدند از دولت ایران گرفت و بعدها کم کم به جایی رسید که تقریباً اختیار محاکمه از دست دولت ایران سلب شد و استقلال قضایی کشور محدود گردید. دولت روسیه در برابر آن همه منافع، تنها ولیعهدی عباس میرزا و رساندن او را به تخت سلطنت تأیید کرد.
دوم اسفندماه:
رحلت فقیه و محقق بزرگ آیت اللَّه “ملاحبیب اللَّه کاشانی” (1300 ش)
میرزا حبیباللَّه شریف کاشانی در حدود سال 1225ش (1262ق) در کاشان به دنیا آمد. در کودکی پدر را از دست داد و زیر نظر آیتاللَّه سیدحسین کاشانی به تحصیل علوم حوزوی همت گماشت. در پرتو این تلاش پیگیر، در 16سالگی گواهی نقل روایت و در 18سالگی گواهی اجتهاد دریافت نمود. میرزا حبیباللَّه در سالهای بعد به تهران رفت و در محضر درس شیخ محمد اصفهانی، ملاهادی مدرس تهرانی، ملاعبدالهادی تهرانی و حاج میرزا ابوالقاسم تهرانی کلانتر استفاده وافر برد. در 19سالگی جهت حضور در درس شیخ مرتضی انصاری راهی عراق شد، اما ورود او به کربلا با رحلت آن استاد یگانه همزمان گردید. پس از چند سال توقف در عتبات، به کاشان بازگشت و به تالیف، تدوین و تکمیل تحقیقات خود پرداخت. او از اغلب استادان خویش صاحب اجازه بود و در علوم روز تبحر داشت. میرزای کاشانی در کنار مرجعیت، به ارشاد و هدایت مردم مشغول بود. از ویژگیهای برجسته میرزای کاشانی، تنوع تالیفات و فزونی آنهاست. آثار وی را تا سیصد جلد کتاب و رساله نوشتهاند، که حدود 200جلدِ آنها شناخته شدهاست. مُنْتَقِدُ المَنافِع فی شرحِ المُختَصَر النّافع به عنوان دایرةُالمعارف فقه شیعه، منظومةٌ فیالفقه و دهها اثر دیگر از اوست. وی سرانجام در 2 اسفند 1300ش (23 جمادیالثانی 1340ق) در 78 سالگی رحلت نمود و در کاشان به خاک سپرده شد.
سوم اسفند:
درگذشت نویسنده و شاعر بزرگ “ادیب الممالک فراهانی” (1296ش)
میرزا محمدصادق حکیم ملقب به ادیب الممالک فراهانی در سال 1239ش (1277ق) در تهران به دنیا آمد. وی علوم ادبی زمان را نزد استادان فن فرا گرفت و پس از چندی در شاعری از اکثر سخنوران عصر خویش پیش افتاد. وی سرودن شعر را با مدیحهگویی آغاز کرد و لقب ادیبالممالک از طرف مظفرالدین شاه قاجار به وی اعطا شد. او در سرودن انواع شعر به ویژه قصیده تبحّر داشت و از سبک استادان قدیم پیروی میکرد. بیشتر سرودههای این شاعر برجسته، بیان کننده اوضاع زندگی اجتماعی و مبارزات سیاسی دوران اوست. ادیب الممالک با انتشار روزنامه ادب، در بیداری افکار عمومی ملت ایران و افشای ظلم و فساد حاکمان قاجار نقشی سازنده ایفا کرد. وی پس از صدور فرمان مشروطه، به سردبیری روزنامه مجلس برگزیده شد و از این راه، خدماتی به ملک و ملت نمود. او با شروع استبداد صغیر از تهران بیرون رفت و سپس با مجاهدان نهضت مشروطه به پایتخت بازگشت. ادیبالممالک فراهانی را میتوان یکی از بنیانگذاران و یا دست کم پیشروان شعر متعهد سیاسی در ادبیات فارسی معاصر نامید که در اشعار خود، مشکلات کشور و مردم را منعکس ساخته است. وی همچنین علاوه بر تبحر در ادبیات فارسی و عربی، در حوزه حکمت و فلسفه و ریاضی و نجوم و… تخصص داشت و با زبانهای روسی، ترکی، پهلوی و فرانسوی و انگلیسی آشنایی داشت. از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعاری شامل قصاید، غزلیات، رباعیات و… به جای مانده است. ادیبالممالک فراهانی سرانجام در سوم اسفند 1296ش (1336ق) در 57 سالگی درگذشت و در حرم عبدالعظیم مدفون شد.
چهارم اسفند:
زادروز دکتر حسابی (1281ش)
پروفسور محمود حسابی فیزیکدان برجسته و دانشمند کمنظیر معاصر ایران در تاریخ چهارم اسفندماه سال ۱۲۸۱ هجری شمسی زاده شد. پدرش (سیدعباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس بههمراه والدین و برادرش عازم شامات شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان، تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا میگرفت. او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتب بوستان، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام فراهانی اشراف کامل داشت. حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب بهخوبی آشنا بود و در نواختن ویولن و پیانو مهارت داشت. وی در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی در بیروت. • شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از اینرو، به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی، لیسانس ادبیات و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغالتحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستارهشناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. شرکت راهسازی فرانسوی که وی در آنجا مشغول کار بود، به پاس قدردانی از زحماتش او را برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام کرد. همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راهآهن برقی فرانسه مشغول بهکار گردید و پس از پایان تحصیل در این رشته، کار خود را در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغالسنگ ایالت سار آغاز کرد. حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشته فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷م در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائه رسالهای تحت عنوان “حساسیت سلولهای فتوالکتریک” با درجه عالی دریافت نمود. برخی مدعیاند محمود حسابی تنها شاگرد ایرانی آلبرت اینشتین بوده است. حسابی در دانشگاه پرینستون آمریکا تحت نظر پروفسور انیشتین، فرضیاتی درباره “بینهایت بودن ذرات” و “عبور نور از مجاورت ماده” ارائه نمود. وی، با اندوختهای از دانش روز و کسب مدارج عالی تحصیلی و علمی در چندین رشته مهندسی و مطالعات جامع در علوم پایه بهعنوان اولین فردی که در ایران دارای دکترای فیزیک بود، به کشور بازگشت. وی برای نخستینبار، موضوع پیشرفتهای اتمی جهان را در ایران مطرح و توجه افراد را به این مهم جلب کرد که ایران نباید در این رشته علمی، که ترقی آینده جهان بدان وابسته است، از سایر کشورها عقب بماند. بیشک میتوان پروفسور محمود حسابی را اولین پایهگذار انرژی اتمی ایران دانست. حسابی علاوه بر زبان فارسی، به چهار زبان زنده دنیا یعنی عربی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی نیز تسلط داشت و همچنین در تحقیقات علمی خود از زبانهای سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی (زبان ایرانیان باستان)، اوستایی، ترکی، ایتالیایی و روسی استفاده مینمود. نشان “اوفیسیه دولالژیون دونور” و همچنین نشان “کوماندور دولالژیون دونور”، بزرگترین نشانهای کشور فرانسه، به وی اهدا گردید. پروفسور حسابی از سوی جامعه علمی جهان بهعنوان “مرد اول علمی جهان” در سال ۱۹۹۰م برگزیده و در کنگره شصت سال فیزیک ایران در سال ۱۳۶۶ش نیز ملقب به “پدر فیزیک ایران” گردید. پروفسور سیدمحمود حسابی سرانجام در تاریخ دوازدهم شهریورماه سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو به هنگام معالجه قلبی، در سن ۹۰ سالگی دار فانی را وداع گفت و بنا به خواسته خودش، در آرامگاه خانوادگی در شهر دانشگاهی تفرش به خاک سپرده شد. • عمده خدمات پروفسور محمود حسابی به شرح زیر است: – اولین نقشهبرداری فنی و تخصصی کشور (راه بندرلنگه به بوشهر) – اولین راهسازی مدرن و علمی ایران (راه تهران به شمشک) – اولین مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران – پایهگذاری اولین مدارس عشایری کشور – پایهگذاری دارالمعلمین عالی – پایهگذاری دانشسرای عالی – ساخت اولین رادیو در کشور – راهاندازی اولین آنتن فرستنده در کشور – راهاندازی اولین مرکز زلزلهشناسی کشور – راهاندازی اولین رآکتور اتمی سازمان انرژی اتمی کشور – راهاندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران – محاسبه و تعیین ساعت ایران – پایهگذاری اولین بیمارستان خصوصی در ایران، بهنام بیمارستان گوهرشاد – شرکت در پایهگذاری فرهنگستان ایران و ایجاد انجمن زبان فارسی – تدوین اساسنامه طرح تأسیس دانشگاه تهران – پایهگذاری دانشکده فنی دانشگاه تهران – پایهگذاری دانشکده علوم دانشگاه تهران – پایهگذاری شورای عالی معارف – پایهگذاری مرکز عدسیسازی اپتیک کاربردی در دانشکده علوم دانشگاه تهران – پایهگذاری بخش آکوستیک در دانشگاه و اندازهگیری فواصل گامهای موسیقی ایرانی – پایهگذاری انجمن موسیقی ایران و مرکز پژوهشهای موسیقی – پایهگذاری و برنامهریزی آموزش نوین ابتدایی و دبیرستانی – پایهگذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران – پایهگذاری مرکز تحقیقات اتمی دانشگاه تهران – پایهگذاری سازمان انرژی اتمی ایران – پایهگذاری اولین رصدخانه نوین در ایران – پایهگذاری مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها در شیراز – پایهگذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان – پایهگذاری کمیته پژوهشی فضای ایران – ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی کشور (در ساختمان دانشسرای عالی) – تدوین اساسنامه و تأسیس مؤسسه ملی استاندارد – تدوین آئیننامه کارخانجات نساجی کشور و رساله چگونگی حمایت دولت در رشد این صنعت – پایهگذاری واحد تحقیقاتی صنعتی سغدایی – راهاندازی اولین آسیاب آبی تولید برق (ژنراتور) در کشور – ایجاد اولین کارگاههای تجربی در علوم کاربردی در ایران – ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه در کشور
پنجم اسفند:
روز مهندسی
در قدیم مهندس به شخصی اطلاق می شده که به علم هندسه آگاهی می داشت. روزپنجم اسفند در تقویمها روز بزرگداشت دانشمند بزرگ ایرانی “خواجه نصرالدین طوسی ” و “روز مهندسی” اعلام شده است. هفتصد و پنجاه و چهارسال از درگذشت دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصرالدین طوسی میگذرد اما هنوز هم دستاوردهای علمی و آراء این دانشمند ایرانی محل رجوع است. خواجه نصرالدین طوسی از بزرگترین فلاسفه و ریاضیدانان و دانشمندان ایرانی است که پس از بزرگانی مانند “فارابی”، “ابوریحان بیرونی”، “ابوعلی سینا” و “رازی ” ظهور کرد .
هفتم اسفند:
درگذشت علامه “علی اکبر دهخدا” نویسنده لغتنامه بزرگ دهخدا (1334ش)
علیاکبر دهخدا در 5 اسفند 1258ش در تهران دیده به جهان گشود. وی علوم ابتدایی و سطوح عالی را در ایران سپری کرد. سپس برای تکمیل علوم جدید به اروپا سفر نمود و مدت پنج سال به تحقیق و تفحّص پرداخت. بازگشت دهخدا به ایران مصادف با نخستین طلیعه افکار آزادیخواهانه و شروع مبارزات جنبش مشروطیت در ایران بود. دهخدا که با استبداد و مظالم آن زمان شدیداً مخالف بود، به صف مبارزان پیوست و به نگارش مقالات تند و طنزآمیز پرداخت. او که از همکاران روزنامه صوراسرافیل بود، پس از توقیف و تعطیلی روزنامه به اروپا تبعید شد. دهخدا پس از استقرار مشروطیت به ایران بازگشت و در روزنامههای مختلف نویسندگی کرد. او در ایام جنگ جهانی اول و مهاجرت آزادیخواهان، در یکی از ایلات بختیاری منزوی گردید و در آنجا مقدمات تدوین لغتنامه بزرگ خود را پیریزی نمود. این اثر مهم علمی و ادبی دهخدا، آنچنان گسترده، دقیق و غنی است که میتوان آن را یکی از شاهکارهای بزرگ زبان فارسی در قرن اخیر دانست. کارهای ادبی و انتقادی دهخدا از نظر سبک و سلیقه کمنظیر است و نوآوری او در طنزنویسی، مکتبی نوین در زبان و ادبیات فارسی به وجود آورد. در زمینه شعر نیز، دهخدا آثاری برجسته دارد که با بیانی ساده و دلنشین سروده شده است. دهخدا همچنین با گردآوری کتاب امثال و حکم که مجموعهای از بیست و چهار هزار ضرب المثل فارسی است، نخستین فرهنگ نامه عرفی و عامیانه را در زبان فارسی تدوین کرد. وی سرانجام در هفتم اسفند 1334ش در 76 سالگی در تهران درگذشت و در قبرستان ابن بابویه در ری مدفون شد.
هشتم اسفند:
درگذشت “غلامحسین بنان” استاد موسیقی ایرانی (1364 ش)
استاد غلامحسین بنان در سال 1290 ش به دنیا آمد و استعداد او در موسیقی از جوانی آشکار شد و تحت تعلیم پدرش قرار گرفت. در 1321 خوانندگی را در رادیو ایران آغاز کرد و پس از تأسیس انجمن موسیقی ملی، در سال 1323 ش در این انجمن نیز به تدریس و تعلیم هنرجویان مشغول شد. بنان نه تنها در موسیقی و آواز سنتی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه بر نغمات جدید و موسیقی مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت. حاصل همکاری مرحوم بنان با رادیو ایران حدود 450 ترانه است که همچون دیگر آثار ارزنده و گرانبهای او در عرصه موسیقی ایران به یادگار مانده است. او در سال 1336 به دنبال سانحه رانندگی، بینایی چشم راست خود را از دست داد و در سال 1340 به عنوان اعتراض به هرج و مرج در موسیقی، خواندن را کنار گذاشت. سرانجام استاد بنان که در سالهای آخر عمر خود دچار بیماری گوارشی بود، در 74 سالگی در تهران جان سپرد و در امامزاده طاهر کرج مدفون گردید.
نهم اسفند:
مرگ “احمدشاه قاجار” آخرین پادشاه سلسله قاجاریه در پاریس (1308ش)
احمدشاه قاجار پسر محمدعلی شاه قاجار در سال 1274ش (1314ق) در تبریز به دنیا آمد. وی در خردسالی به ولایتعهدی پدر دست یافت و در دوازده سالگی پس از فتح تهران توسط مشروطهطلبان و خلع محمد علی شاه، به مقام سلطنت رسید. اما فاتحان تهران به علت صغر سن او، عضدالملک را به سمت نیابت سلطنت احمدشاه انتخاب کردند و سپس ابوالقاسم خان ناصرالملک،عهده دار این سمت شد. وقتی احمد میرزا به سن قانونی رسید، طی مراسم پرهزینهای، تاجگذاری کرد و رسماً قدرت را در دست گرفت. در دوران سلطنت وی، حوادث مهمی در عرصه بینالمللی و داخلی اتفاق افتاد که شهادت شیخ فضلاللَّه نوری، اولتیماتوم روسیه تزاری به ایران و اشغال برخی نقاط کشور توسط قوای روس، آغاز جنگ جهانی اول و تجاوز متفقین به ایران، انعقاد قرارداد ننگین ایران و انگلیس معروف به قرارداد 1919 وثوقالدوله و وقوع نهضت جنگل و قیام شیخ محمد خیابانی و نیز کودتای اسفند 1299ش از آن جملهاند. پس از کودتای سوم اسفند 1299، احمدشاه به گمان اینکه رضاخان سردار سپه، سلطنت او را حفظ خواهد کرد، از او حمایت نمود و او را تایید کرد. رضاخان هم در ظاهر، مطیع اوامر احمدشاه بود ولی پس از کودتا، به طور مخفیانه و سپس علنی، موجبات برکناری شاه قاجار از فرماندهی کل قوا و سلطنت او را فراهم آورد. سلطان احمدشاه مدتی پس از آن که از سفر دوم خود به اروپا که ده ماه به طول انجامیده بود بازگشت، فرمان ریاست وزرایی سردار سپه را صادر نمود و چند روز بعد، عازم اروپا گردید، سفری که دیگر بازگشت نداشت. غیبت طولانی احمدشاه، زمینه را برای هرگونه فعالیت رضاخان به دست او داد و رضاخان پس از شکست طرح جمهوری، خواستار براندازی و انقراض قاجار گردید که در نهایت به آن کار موفق شد. پس از آن، تلاش احمد شاه برای باز پسگیری قدرت به جایی نرسید و سرانجام در نهم اسفند 1308 ش در 34 سالگی درگذشت و در عتبات عالیات به خاک سپرده شد. احمدشاه بر خلاف پدرش، فردی گوشهگیر و منزوی بود و علاقهای به سلطنت و قدرت نداشت. احمد شاه در حالی به سفرهای متعدد و طولانی اروپا میرفت که مردم ایران دوران قحطی و فقر هولناکی را طی میکردند و بیش از هر زمان به امنیت و رفاه نیازمند بودند. ولی او بدون توجه به این مسائل، بارها به بهانه معالجه و درواقع برای خوشگذرانی به اروپا سفر کرد و بارِ مالی فراوانی بردوش ملت نهاد.
دهم اسفند:
ورود “امام خمینی”(ره) به قم پس از پانزده سال دوری (1357ش)
امام خمینی(ره) پس از بازگشت پیروزمندانه به میهن اسلامی ایران، در تهران اقامت نمودند تا پایههای حکومت اسلامی استقرار یابد. معظمٌ له پس از تشکیل دولت موقت و سامانیابی نسبی اوضاع کشور، بنا به وعدهای که داده بودند هجده روز پس از پیروزی انقلاب در تاریخ دهم اسفند 1357ش، به کانون انقلاب اسلامی، یعنی قم عزیمت نمودند. اما آن حضرت، 11 ماه بعد در اثر ابتلا به بیماری قلبی، در دوم بهمن 1358ش، مجدداً به تهران بازگشتند و از آن پس، به علت ضرورت رهبری نظام اسلامی از نزدیک و لزوم حضور ایشان در مرکز کشور، تا پایان عمر پر بار خویش در تهران اقامت گزیدند.
یازدهم اسفند:
رحلت فقیه و عالم وارسته آیت اللَّه “حسن نوری همدانی” (1369 ش)
آیت اللَّه میرزا حسن نوری همدانی در سال 1302 ش در یکی از روستاهای اطراف همدان به دنیا آمد و پس از آن که دوره مقدماتی علوم را نزد پدر فرا گرفت، سطوح عالیه را در محضر آخوند ملاعلی همدانی آموخت. وی سپس در بیست سالگی برای فراگیری مدارج عالی علوم اسلامی، در حلقه درس خارج استادان نامداری همچون آیات عظام: سید حسین بروجردی، سید محمد محقق داماد، امام خمینی و علامه طباطبایی قرار گرفت و علم اصول،فقه، تهذیب نفس و فلسفه را آموخت. آیتاللَّه نوری همدانی در سال 1337، در حالی که سلطه ننگین استبداد پهلوی بر جامعه اسلامی ایران حکمفرما بود و مبارزه همه جانبه اسلام خواهان روز به روز گسترش مییافت، اقدام به تاسیس انجمنهای اسلامی قم، با نام مکتب ولی عصر(عج) نمود و تشکّلی ارزشمند از جوانان مسلمان، برای آشنا ساختن آنان با مبانی دین به وجود آورد. در واقع، آن مجموعه، کانون مبارزه علیه التقاط، کفر و محل تحقیق و تبیین مفاهیم دینی بود. پس از مدتی آیتاللَّه نوری از طرف ساواک باز داشت شد و این مرکز پس از هجده سال فعالیت، در سال 1355 توسط رژیم تعطیل شد. این روحانی مجاهد، پس از انقلاب از طرف امام خمینی برای تبلیغ و هدایت نیروهای مسلمان ساکن انگلستان به آنجا اعزام شد و به وظایف دینی و انقلابی خود عمل نمود. آیتاللَّه نوری علاوه بر توانایی در فن خطابه و هنر شعر و خوشنویسی، آثاری را به رشته تحریر درآورد که: پیروزی در سایه شکست، توضیح المسائل و مجموعه آثار از آن جملهاند. سرانجام این یار وفادار امام و انقلاب در یازدهم اسفند 1369 ش به هنگام سفر تبلیغی به سیرجان، بر اثر تصادف، در شصت و هفت سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و در جوار حرم مطهر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
دوازده اسفند:
شروع جنگ شهرها توسط عراق در جریان جنگ تحمیلی (1363ش)
با فرا رسیدن فصل زمستان و احتمال اجرای عملیات جمهوری اسلامی، که در منطقه جنوب در موقعیت مناسب فصلی انجام میگرفت، زمزمههای تازهای مبنی بر احتمال گسترش حملات عراق به نفتکشها و حمله به شهرها و اماکن غیرنظامی آغاز شد. عراق در آبان 1363 به طور رسمی اعلام کرد که اماکن غیرنظامی ایران را هدف حمله قرار خواهد داد. این تهدید که بعدها تحقق یافت در عین حال که به منزله تشدید فشار به ایران و در نتیجه، گسترش دامنه جنگ بود، نشان دهنده ناکامی استراتژی عراق در مراحل پیشین نیز بود. بنابراین اگر قصد عراق از ایجاد زیرساخت تولید گازهای شیمیایی، مقابله با حضور گسترده نیروهای داوطلب بود و حمله به نفتکشها برای محروم کردن ایران از درآمد ارزی صورت میگرفت، حمله به اماکن غیرنظامی، با ایجاد زیرساخت موشکی و افزایش حملات هوایی، با هدف فشار روانی – اجتماعی مستقیم بر روی مردم و غیرمستقیم بر مسؤولین و تصمیم گیرندگان برای فراهم سازی زمینههای پایان جنگ بود. متعاقب انفجار اولین راکت هواپیماهای عراقی درتهران که کاملاً غیرقابل انتظار بود و نگرانیهای بسیاری را به وجود آورد، برخی از تحلیل گران، هدف عراق را از این اقدام، وادار ساختن ایران برای دست زدن به یک حمله زمینی زودرس ذکر کردند. در جریان جنگ شهرها، خسارات فراوانی به اماکن غیرنظامی وارد آمد و تعداد زیادی به شهادت رسیدند.
چهاردهم اسفند:
درگذشت دکتر”محمد مصدق” نخست وزیر دوران “محمدرضا پهلوی” (1345ش)
دکتر محمد مصدق، در سال 1261ش در روستای احمدآباد در اطراف تهران به دنیا آمد. وی در سال 1299ش به سمتهای وزیر دارایی، وزیر خارجه و سپس نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای ملی برگزیده شد، اما پس از آن، برای مدتی، از سیاست کناره گرفت. مصدق در سال 1322ش بار دیگر به صحنه سیاست بازگشت و در دورههای چهاردهم و شانزدهم مجلس شورای ملی، برای ملی کردن صنعت نفت ایران تلاش کرد. دکتر محمد مصدق در 29 اسفند 1329ش، موفق شد تا قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را با حمایت جریانهای اسلامی به رهبری آیتاللَّه کاشانی و گروههای ملی در مجلس به تصویب مجلس شورای ملی و سنا برساند. در همین راستا، مصدق در اردیبهشت 1330 برای اجرای این قانون و خلع ید از شرکت نفت انگلیس، نخست وزیر ایران شد. مصدق یک سال بعد به دلیل درخواست به دست گرفتن وزارت جنگ و عدم پذیرش آن توسط محمدرضا پهلوی، بدون مشورت با کسی از مقام خود استعفا داد. شاه نیز بلافاصله احمد قوام را به این سمت برگزید. این واقعه باعث تحریک نیروهای مردمی به رهبری آیتاللَّه سید ابوالقاسم کاشانی گردید و در نهایت با اولتیماتوم آیتاللَّه کاشانی به احمد قوام برای کنار رفتن از قدرت، قیام مردمی 30 تیر 1331ش شکل گرفت. دکتر مصدق پس از 30 تیر 1331 و روی کار آمدن مجدد، تصور میکرد که مردم تا همیشه از او حمایت خواهند کرد. در نهایت کار بدانجا رسید که حتی آیتاللَّه کاشانی را از دخالت در امور دولت و سیاست برحذر داشت و به هشدار آن عالم مجاهد در مورد احتمال کودتا علیه دولت توجهی نکرد. از آن سو، چون مصدق موجبات ناراحتی شاه و اروپاییان غربی او را فراهم آورده بود، تدارک کودتایی بر ضد مصدق دیده شد تا آنکه در جریان کودتای 28 مرداد 1332ش، دولت مصدق به آسانی سقوط کرد و او با عدهای از یارانش دستگیر و زندانی و پس از محاکمه، به سه سال زندان محکوم شد. مصدق پس از طی دوران محکومیت به روستای احمدآباد در غرب تهران تبعید گردید و پس از چند سال تبعید در 14 اسفند 1345 و در 84 سالگی در آنجا در گذشت و در زادگاه خود به خاک سپرده شد.
پانزده اسفند:
روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی تجدید شونده
در جمهوری اسلامی ایران، از 15 تا 22 اسفندماه، به عنوان هفته منابع طبیعی تجدید شونده نامگذاری شده است که نخستین روز این هفته، روز درختکاری میباشد. در این هفته، نهالِ انواع درختان، متناسب با شرایط جوی ایران، بین مردم توزیع میگردد و شیوههای کاشت درخت آموزش داده میشود. اگر به صورت علمی از درختان استفاده شود و در ضمن، گونههای آنها تکثیر گردد، نه تنها میزان منابع چوب جنگلی کاهش نمییابد، بلکه بر شمار درختان افزوده میشود.
شانزدهم اسفند:
بروز قحطی در ایران در جریان جنگ جهانی اول (1296ش)
به دلیل وقوع جنگ جهانی اول و هجوم ارتشهای بیگانه به ایران و از سوی دیگر در نتیجه بیتدبیری و عدم کفایت سران حکومت ایران قحطی هولناکی کشور را فرا گرفت. در آن تاریخ، کشور در نهایت فقر و تشنج به سر میبرد و قسمت اعظم کشور در اشغال نیروهای متجاوز بود. در این روزگار، کمبود مواد غذایی به حدی بود که روزانه گروهی از مردم از گرسنگی تلف میشدند.
هفده اسفند:
تأسیس “حزب دموکرات” تبریز توسط روحانی مجاهد شیخ “محمد خیابانی” (1295 ش)
در زمان شیخ محمد خیابانی، اوضاع جهان اسلام و بالاخص ایران به خاطر دخالتهای بیگانگان از جمله روسیه، انگلیس و آلمان بسیار آشفته و تأسفانگیز بود. در این حال، شیخ محمد خیابانی، روحانی دلاور و آذربایجانی برای قطع ایادی استعمار و مبارزه با بیگانگان و ستمکاران داخلی، در هفدهم اسفند 1295ش برابر با 14 جمادیالاول 1335ق حزب دموکرات تبریز را به وجود آورد. خیابانی، سازمان سیاسی خود را دموکرات ملی، و آذربایجان را آزادستان نامید. با وجود اینکه قیام خیابانی، شورویها را به وسوسه انداخته بود، ولی طولی نکشید که دریافتند رهبر نهضت نه تنها روی خوش به آنها نشان نمیدهد بلکه نسبت به پیاده شدن قوای شوروی در بندر انزلی سخت معترض است. شیخ محمد خیابانی در حالی دست به این اقدام زد که مردم به خاطر فروپاشی حکومت تزاری روس، غرق شادی بودند و خروج نظامیان روسیه از تبریز را آرزو میکردند. خیابانی در این هنگام دوستان آزادیخواه و مبارز خود را که اغلب دموکرات نامیده میشدند گرد آورد و کمیتهای تشکیل داد و درباره وضع پیش آمده، به تصمیمگیری و سیاستگذاری پرداخت. شیخ محمد خیابانی، نمایندگان فرقه دموکرات و دیگر آزادیخواهان را از سراسر آذربایجان به تبریز دعوت کرد و تشکیلات فرقه دموکرات که از پنج سال قبل تعطیل شده بود، دوباره تاسیس شد.
هجدهم اسفند:
درگذشت سیمین دانشور،نویسنده و مترجم ایرانی (1390ش)
دانشور در سال ۱۳۰۰ شمسی در شیراز متولد شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را مدرسهٔ انگلیسی مهرآیین انجام داد و در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد. سپس برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی به دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران رفت. دانشور، پس از مرگ پدرش در ۱۳۲۰ شمسی، شروع به مقالهنویسی برای رادیو تهران و روزنامهٔ ایران کرد، با نام مستعار شیرازی بینام. در ۱۳۲۷ مجموعهٔ داستان کوتاه آتش خاموش را منتشر کرد که اولین مجموعهٔ داستانی است که به قلم زنی ایرانی چاپ شدهاست. مشوق دانشور در داستاننویسی فاطمه سیاح، استاد راهنمای وی، و صادق هدایت بودند. در همین سال با جلال آلاحمد، که بعداً همسر وی شد، آشنا شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. عنوان رسالهٔ وی «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» بود (با راهنمایی سیاح و بدیعالزمان فروزانفر). دکتر سیمین دانشور به سال ۱۳۲۷ زمانی که در اتوبوس نشسته بود تا راهی شیراز شود با جلال آلاحمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا شد در سال ۱۳۲۹ با آلاحمد ازدواج کرد.دانشور در ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد رفت و در آنجا دو سال در رشتهٔ زیباییشناسی تحصیل کرد. وی در این دانشگاه نزد والاس استنگر داستاننویسی و نزد فیل پریک نمایشنامهنویسی آموخت.در این مدت دو داستان کوتاه که دانشور که به زبان انگلیسی نوشته بود در ایالات متحده چاپ شد. پس از برگشتن به ایران، دکتر دانشور در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس پرداخت تا این که در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشتهٔ باستانشناسی و تاریخ هنر شد. اندکی پیش از مرگ آلاحمد در ۱۳۴۸، رمان سَووشون را منتشر کرد، که از جملهٔ پرفروشترین رمانهای معاصر است. در ۱۳۵۸ از دانشگاه تهران بازنشسته شد. از سیمین دانشور همواره بعنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کم نظیر در ادبیات داستانی ایران نامبرده میشود. سیمین دانشور در هجدهم اسفندماه سال ۱۳۹۰ در خانهاش در تهران درگذشت.
نوزدهم اسفند:
رحلت “سیدجمال الدین اسدآبادی” اندیشمند و مبارز مسلمان (1275 ش)
روحانی مجاهد، سیدجمالالدین اسدآبادی در سال 1217ش (1254ق) در اسدآباد همدان در خانوادهای روحانی چشم به جهان گشود. پس از فراگیری مقدمات در زادگاه خود، برای ادامه تحصیل به قزوین، تهران و نجف اشرف رفته و از محضر شیخ انصاری و ملاحسینقلی همدانی استفاده برد. در سال 1232 ش به دستور شیخ انصاری عازم هند شد تا مردم آن دیار به ویژه مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. او در این راه متحمل رنج فراوان گردید و در راستای این هدف به کشورهای عثمانی، مصر، فرانسه، افغانستان، انگلستان، عراق و ایران سفر نمود. از آنجا که سید، خود بنیانگذار اتحاد ملل اسلامی و وحدت شیعه و سنی بود، تعمداً ملیت خود را مخفی نگه میداشت. وی با مسافرتهای متعدد خود و با ایراد خطابههای پرشور، از مسلمانان میخواست با اتحاد و همبستگی، در برابر مفاسد و حاکمیت دست نشانده و استعماری اروپاییان ایستادگی کنند. در نتیجه، وی توسط دولتهای سرسپرده به هند، پاریس و لندن تبعید شد. همچنین سید در ایران به خواسته ناصرالدین شاه قاجار به دربار رفت ولی وقتی ناصرالدین شاه، سیدجمال را برای حکومت خود خطرناک دید، او را به مرز عثمانی تبعید کرد. سید در آنجا بود که نامه بسیار مهم و آتشین خود را خطاب به مرجع تقلید وقت، میرزا محمد حسن شیرازی نوشت و ضمن افشای فساد دربار ناصرالدین شاه، مقدمات نهضت تحریم تنباکو را فراهم آورد. در اواخر عمر به خواسته سلطان عبدالحمید عثمانی به استانبول رفت و پس از مدتی مورد سوءظن سلطان قرار گرفت. پس از قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی که از مریدان سیدجمالالدین بود، فشار بر روی سید افزایش یافت و به زندان افتاد. سرانجام سیدجمالالدین به دستور سلطان عثمانی مسموم گشت و 19 اسفند 1275ش برابر با 5 شوال 1314 در 58 سالگی بدرود حیات گفت. جنازه سید را در حالی که به جز چند نفر، کسی جرأت شرکت در تشییع را نداشت در قبرستانی در استانبول به خاک سپردند. در سال 1324 ش سفیر وقت دولت افغانستان در ترکیه، دولت لاییک ترکیه را متقاعد کرد که قبر سید را نبش کند و سپس بقایای جسد او را در تابوتی قرار داده و به کابل بردند. تشخیص دردهای اصلی و خمیر مایههای عقب ماندگی جوامع اسلامی و تاکید بر ضرورت درد زدایی و جهل ستیزی از طریق درمان صحیح و ارایه برنامههای اصلاحی و انقلابی، عمدهترین بخشهای تفکر سیاسی و نهضت سریع الانتشار سید را تشکیل میداد. سید بر اساس یک تحلیل کلی از اوضاع جهان اسلام و به منظور ریشه کن نمودن دردهای اصلی جامعه اسلامی، معتقد بود باید با شجاعت و شهامت به پا خواست و حرکت یکپارچه و آگاهانهای را آغاز نمود. در هر حال، او با نهضت عظیم خود، بیداری مشرق زمین را پایهگذاری کرد. نهضت استقلال هند و انقلاب مشروطه ایران را میتوان از آثار جنبش و اندیشه او دانست.
بیست و یکم اسفند:
رحلت فقیه و دانشمند مسلمان ایرانی آیت اللَّه “شیخ محمدصالح حائری مازندرانی” (1349ش)
آیتاللَّه شیخ محمد صالح حائری مازندرانی در حدود سال 1260 ش (1298 ق) در شهر مقدس کربلا به دنیا آمد. وی در ابتدا ادبیات عرب را فرا گرفت و دروس دیگر سطح و فلسفه و منطق را از محضر پدر و برادرش استفاده نمود. هنوز 15 سال از عمر محمد صالح نمیگذشت که “رساله غَسّاله” را تألیف کرد و به مرحوم آخوند خراسانی عرضه نمود. آخوند با مشاهده این رساله و پی بردن به نبوغ و استعداد بینظیر این نوجوان، وی را با خود به نجف اشرف برد، و پس از سالیانی در شمار شاگردان بزرگ آخوند گردید. ایشان همچنین از محضر بزرگانی همچون میرزا حسین خلیلی و ملااسماعیل بروجردی فقه و اصول و حکمت آموخت و به مدارج والای علمی رسید. تلاش علمی و ذوق سرشار شیخ محمدصالح، توجه همه صاحب نظران را به خود جلب کرد، چرا که کتابها و رسایل زیادی را به تألیف درآورده بود و حتی در شانزده سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد. آیتاللَّه مازندرانی در 26 سالگی راهی بابل گردید و در آنجا به اقامه شعائر دینی و خدمات مذهبی مشغول شد و بعدها مرجع دینی بسیاری از مؤمنین قرار گرفت. شیخ محمدصالح در زمان رضاخان پهلوی، سخنان قاطعی در مسجد جامع بابل ایراد کرد و از حکومت و شخص شاه انتقاد نمود که به حبس وی در تهران انجامید. بر اثر این حرکت، قرار بر اعدام ایشان شد که به دلیل اعتراض شدید مراجع وقت، به آزادی و تبعید وی به سمنان منجر گردید و این عالم سترگ تا پایان عمر در سمنان اقامت گزید. از این عالم ربانی در حدود سیصد تألیف و رساله بر جای مانده که حکمت بوعلی در 5 جلد، سیمای ایمان، دیوانُ الادب و تاریخ معارف امامیه از آن جملهاند. این فقیه مجاهد سرانجام پس از عمری خدمت و تلاش و زندگی پربار، در 21 اسفند 1349ش برابر با سال 1391 ق در سن 89 سالگی در سمنان به لقاءاللَّه پیوست و پس از تشییعی باشکوه، در جوار حرم حضرت ثامنالحجج(ع) به خاک سپرده شد.
بیست و دوم اسفند:
تأسیس “بنیاد شهید انقلاب اسلامی” به فرمان امام خمینی (1358ش)
هدف از تشکیل نهاد انقلابی بنیاد شهید، رسیدگی و صیانت از خانوادههای شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی است. البته این مسأله در تاریخ معاصر ایران، سابقه دارد. زیرا پس از قیام 15 خرداد 1342، گروهی از روحانیان مبارز و افراد نیکوکار به دستور حضرت امام، در جهت رسیدگی به خانوادههای معظم شهدا عمل میکردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) برای رسیدگی به مسائل رفاهی، مادی، معنوی و فرهنگی خانواده معظم شهیدان، این بنیاد تشکیل یافت که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهدا، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگینتر شد. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادتطلبی، زنده نگهداشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانوادههای معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانوادههای شاهد، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیتهای این نهاد مقدس است. در سال 1382 بنیاد شهید انقلاب اسلامی با ستاد رسیدگی به امور آزادگان ادغام شده و سازمانی به نام بنیاد شهید و امور ایثارگران زیر نظر رئیس جمهور ایجاد شد.
بیست و سوم اسفند:
رحلت عالم مجاهد و روحانی مبارز آیت اللَّه “سیدابوالقاسم کاشانی” (1340 ش)
آیتاللَّه سیدابوالقاسم فرزند سید مصطفی حسینی کاشانی در سال 1261 ش (1300 ق) در تهران متولد شد. وی در 16 سالگی در خدمت والد بزرگوارش به قصد حج بیتاللَّه الحرام راهی مکه شد و پس از آن در نجف اقامت گزید. سید ابوالقاسم، علوم مختلف را در محضر والد معظم خود و بزرگانی نظیر آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی و سایر علماء شاگردی نمود و در 25 سالگی به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد. وی در جریان جنگ جهانی اول، زمانی که انگلیسیها با نیروی عظیمی به قصد تسلط بر عراق، به مناطق شرقی حملهور گردیدند به همراه جمعی از علما وارد جنگ با آنان گردید و باعث شکست انگلیسیها شد. از این رو وقتی که آیتاللَّه کاشانی وارد تهران شد، انگلیسیها به دلیل شکستی که خورده بودند با ایشان دشمنی داشتند و در زمان دولت قوامالسلطنه به دستور آنها چند بار او را تبعید کردند؛ به طوری که 18 ماه در حبس و زندان متفقین به سر برد. وی پس از رهایی از زندان، علیه سه جناح ضداسلامی، یعنی استعمارگران، استبداد حکومتی و احزاب ضددینی به مبارزه برخاست. یکی از خط مشیهای اصولی آیتاللَّه کاشانی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت در برابر دشمن خارجی بود و بارها در پیامها و اعلامیههای خود، مردم را به هوشیاری در برابر توطئههای آنان، فرا میخواند. آیتاللَّه کاشانی ترجیح میداد به عنوان یک رهبر اسلامی در پشت صحنه سیاست کشور، نیروهای سیاسی و تودههای وسیع مسلمان را در صحنه نگهداشته و از یک دولت ملی و مردمی حمایت کند. از این رو با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، زمینههای این حمایت، باعث قدرت دولت و مجلس در تصویب لایحه ملی کردن صنعت نفت شد، هرچند در نهایت با ایجاد اختلاف بین نیروهای ملی و مذهبی، کار به کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و انزوای آیتاللَّه کاشانی انجامید. سالهای پایانی عمر این مجاهد فی سبیلاللَّه در خانهنشینی و بیماری سپری شد تا این که سرانجام در 23 اسفند 1340 ش برابر با 7 شوال 1381 ق در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به سوی حق تعالی شتافت. در آن روز تهران در مرگ پیشوای خود تعطیل عمومی بود و تشییعی بسیار با شکوه برگزار گردید تا اینکه پیکر این عالم مجاهد در جوار حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.
بیست و سوم اسفند:
انفجار بمب در مراسم نماز جمعه تهران توسط منافین (1363ش)
در زمانی که رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه بر حذر میداشت و به بمباران و موشک باران نماز جمعه تهدید میکرد، منافقان نیز بیکار ننشسته و با یک طرح از قبل تعیین شده و هماهنگ با رژیم عراق، نماز جمعه تهران را در 24 اسفند 63 به خاک و خون کشیدند. در این جنایت 14 نفر شهید و 88 نفر مجروح شدند. مقام معظم رهبری حضرت آیتاللَّه خامنهای که در آن زمان در مقام ریاست جمهوری و امامت جمعه تهران در حال ایراد خطبههای نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هیچ گونه تزلزلی به خطبههایش ادامه دادند و این امر موجب تقویت روحیه ضداستکباری نمازگزاران و امت شهید پرور ایران گردید.
بیست و پنجم اسفند:
روز بزرگداشت پروین اعتصامی ، شاعره نامدار معاصر ایران
پروین اعتصامی متولد ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز است پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی(اعتصام الملک)از سکنه گیلان و اصالتا آشتیانی و مادرش اختر فتوحی از اهالی آذربایجان بود پروین ادبیات را زیر نظر استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت او در راه رسیدن به اوج بلوغ شاعری خود و در سن ۳۵ سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه در قم به خاک سپرده شد.
چهاردهم فروردین:
درگذشت استاد “عباس سحاب” جغرافیدانِ شهیر و پدر علم نقشهکشی ایران (1379 ش)
استاد عباس سحاب فرزند ابوالقاسم در سوم دی ماه سال 1300 ش در یکی از روستاهای اطراف تفرش در استان مرکزی به دنیا آمد. وی فراگیری علم را از چهار سالگی آغاز کرد و در ده سالگی به همراه پدر راهی تهران گردید. در تهران بود که برای نخستین بار، استعداد و علاقه او به جغرافیا نمایان شد و در او رشد کرد به طوری که در پانزده سالگی اولین نقشه تهران را تهیه نمود. این نقشه و نقشههای بعد از تهران و شهرهای دیگر، شالوده و اساس یک مؤسسه جغرافیایی را در سال 1324 ش به وجود آورد و عباس را به شهرت رساند. وی در این مؤسسه، بعدها یکی از غنیترین کتابخانههای جغرافیایی ایران و خاورمیانه را با 18 هزار کتاب، 15 هزار جلد مجلات جغرافیایی و صدها کره و اطلس بزرگ و کوچک به زبانهای مختلف پدید آورد. استاد سحاب نخستین نمایشگاه نقشه خود را در سال 1339 ش در دانشسرای تهران بر پا کرد و از آن تاریخ به بعد، در نمایشگاههای داخلی و خارجی بسیاری حضور داشت. همچنین مؤسسه وی در طول سالها فعالیت، به چاپ کتب جغرافیایی و سفرنامهها و نیز ترجمه و تکثیر نُسخ منحصر به فرد آثار ادبی و جغرافیایی میپرداخت. سرانجام استاد عباس سحاب به عنوان پدر علم کارتوگرافی یا نقشه کشی ایران، بنیانگذار چاپ نقشه در بخش خصوصی کشور، نخستین تولیدکننده کره جغرافیایی به زبان فارسی، مؤلف دهها اطلس جغرافیایی، آخرین بازمانده نسل نقشهکشانِ صاحب سبک جهان و بانی مؤسسه جغرافیایی و نقشهکشی سحاب، در چهاردهم فروردین 1379 ش در 79 سالگی درگذشت.
پانزدهم فروردین:
به توپ بستن تبریز توسط نظامیان دولت قاجار در جریان محاصره این شهر (1288 ش)
پس از آن که محمدعلی شاه قاجار در جریان مخالفت با نهضت مشروطه، مجلس شورای ملی را به توپ بست و تعدادی از آزادیخواهان را قتل عام و سرکوب نمود، مردم تبریز در اعتراض به این حوادث، علیه حکومت مرکزی قیام کردند. پیشرفتهای مشروطهخواهان و عقبنشینی پیاپی دولتیان، عین الدوله والی آذربایجان را به محاصره شهر تبریز وادار کرد. این محاصره در حدود یازده ماه به طول انجامید و چون راه رسیدن غله و آذوقه، توسط قوای دولتی مسدود شد، قحطی شدیدی در شهر شایع گردید. از این روی مدافعین شهر در صدد یافتن راهی برای شکستن محاصره و دست یافتن به مواد غذایی بودند. اما قوای دولتی هوادار محمد علی شاه، شهر تبریز را به توپ بستند و تلفات و خسارات بسیاری وارد آوردند. این محاصره سرانجام در نهم اردیبهشت 1288 ش پایان یافت و شهر به دست روسها افتاد.
درگذشت استاد “احمد آرام” مترجم و ادیب برجسته معاصر (1377 ش)
استاد احمد آرام، مترجم نامدار عصر حاضر، در اول فروردین 1283 ش در خانوادهای متدین در تهران زاده شد. پس از گذراندن دوران ابتدایی و متوسطه به مدرسه طب رفت ولی آن را ناتمام گذاشت. در این زمان با تألیف کتابهای درسی فیزیک و شیمی با همکاری دو تن دیگر، شهرت زیادی به دست آورد. وی در کنار تدریس و تألیف به تحصیل منطق، فقه و معانی بیان همت گماشت و با همتی عالی، زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی را به خوبی فرا گرفت. استاد احمد آرام از اعضای قدیمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده و به دین، اخلاق، قرائت و تدبر در قرآن و دوری از گناه و حرام اهتمام میورزید. ایشان در امر ترجمه آثار از زبانهای دیگر به فارسی چیره دست بوده و علاوه بر هفتاد اثر ترجمهای دارای پنجاه اثر تألیفی نیز میباشد. ترجمه کتب الحیاة در 3 جلد، علم و تمدن در اسلام، سه حکیم مسلمان، روح ملتها و نیز تألیف نقشه آسمان، هدیه سال نو و 120 مسأله حساب از جمله آثار استاد آرام میباشند. سرانجام این محقق گرانمایه در نیمه فروردین 1377ش در 94 سالگی دار فانی را وداع گفت و در قطعه فرهیختگان بهشت زهرا آرمید.
درگذشت مترجم و ریاضیدان نامی معاصر، استاد “احمد بیرشک” (1381 ش)
استاد احمد بیرشک، در چهارم بهمن 1285 ش در تهران زاده شد. پس از آن که مدتی نزد پدر فاضل خود تحصیل کرد، به مدت چهار سال در مشهد مشغول به تحصیل شد و از سال 1300 ش در تهران ادامه تحصیل داد. استاد بیرشک در این زمان، زبان فرانسه را به خوبی فراگرفت و به ترجمه کتابهای فرانسوی همت گماشت. وی پس از اخذ لیسانس ریاضیات، به مدت 19 سال در رشته معماری به تدریس روی آورد و سمتهای متعددی از قبیل معاونت وزارت آموزش و پرورش و بانی و معلم گروه فرهنگی هدف را بر عهده داشت. استاد بیرشک به شایستگی، لقب پدر ریاضیات ایران را داشت و علاوه بر تقدیری که وزارت علوم از وی به عمل آورد، در واپسین ماههای عمرش، جزو مفاخر فرهنگی و چهرههای ماندگار، از سوی سازمان صدا و سیما معرفی شد. یکی از کارهای ارزنده و ماندنی استاد بیرشک، تدوین زندگی نامه علمی دانشوران و نیز گاهنامه تطبیقی سه هزار ساله است که تواریخ شمسی، قمری و میلادی را با هم تطبیق نموده است. ایشان همچنین در زمینه داستان، تاریخ و زندگینامه، ریاضیات و هندسه و موضوعات دیگر دارای بیش از 60 اثر است که هندسه مسطّحه، فلسفه، ریاضی، علم قدیم و تمدن جدید و مجموعه خِرَد از آن جملهاند. استاد بیرشک سرانجام پس از عمری تحقیق و پژوهش در اواسط فروردین 1381ش در 96 سالگی درگذشت و جامعه علمی کشور را به سوگ نشاند.
شانزده فروردین:
مرگ “محمدعلی شاه” پادشاه مستبدِ قاجار (1303 ش)
محمدعلی شاه قاجار در سال 1249 ش در تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیری مقداری از تحصیلات، در 17 سالگی اولین شغل دولتی را به او سپردند. او پس از روی کارآمدن مظفرالدین شاه، به ولیعهدی انتخاب شد و در این زمان علاوه بر ولایت آذربایجان، به هنگام سفر پدرش به فرنگ، متکفل امور مملکت بود. وی هر چند پس از آن که پدرش فرمان مشروطه و قانون مشروطیت را امضا کرد، خود نیز آن را تأیید نمود ولی پس از به دست گرفتن قدرت از در مخالفت با مشروطهطلبان درآمد و مشکلات فراوانی را برای مملکت به وجود آورد. عاقبت در تیرماه 1287 ش، مجلس شورای ملی را به توپ بست و از این زمان دوران استبداد صغیر آغاز شد. این عمل شاهِ قاجار با واکنش تند مشروطهخواهان در سراسر کشور مواجه شد تا این که آنان تهران را به تصرف خود در آورده و او را از سلطنت خلع کردند. از این رو وی به سفارت روس پناهنده شد و پس از چندی ایران را ترک کرد. محمدعلی میرزا پس از خروج از ایران، مدتی در روسیه، عثمانی و اروپا ساکن شد. تا اینکه پس از سالها دوری از وطن و سرگردانی، در 16 فروردین سال 1303 ش، در 54 سالگی در اروپا درگذشت.
نوزدهم فروردین:
شهادت عالم مجاهد آیت اللَّه “سیدمحمد باقر صدر” و خواهرش “بِنتُ الهُدی” (1359 ش)
آیتاللَّه سیدمحمدباقر صدر در سال 1313 ش (1353 قمری) در کاظمین در خانوادهای فقیر اما نابغهپرور به دنیا آمد. پدرش فقیه بزرگوار سیدحیدر و مادرش دختر شیخ عبدالحسین آل یاسین و بانویی باتقوا بود. آیتاللَّه صدر در کودکی پدر را از دست داد و تحت کفالت برادرش، سید اسماعیل، قرار گرفت. وی پس از فراگرفتن مقدمات و اصول نزد استادان آن زمان و برادرش، راهی نجف اشرف شد و قبل از 20 سالگی به مرحله اجتهاد نائل آمد. این عالم جوان در سن 22 سالگی نخستین اثر علمی – تحقیقی خود را به نام “غایةُ الفکرِ فی علمِ الاصولِ الفقه” را به جهان علم ارایه نمود و کتابهای فَلسفَتنا و اقتصادُنا که پس از آن به رشته تحریر درآمدند سمبل قدرت نمایی ایدئولوژی اسلامی در برابر اندیشههای وارداتی غرب بودند. آیتاللَّه صدر مسأله رهبری فکری را از مسأله رهبری سیاسی جدا نمیدانست و همگام با فعالیتهای فکری، به فعالیتهای سیاسی و رهبری سیاسی جامعه نیز همت میگماشت. از اینرو، وجودش خطری برای بعثیان به شمار میآمد و همین امر باعث رنجش حاکمان بعثی عراق گردید. آیتاللَّه صدر نقش ارزندهای در حمایت از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) داشت و این امر برای رژیم خونخوار عراق ناخوشایند بود. سرانجام حزب بعث عراق پس از دستگیری ایشان و نیز خواهر ارجمندش، سیده بنت الهُدی صدر، آنان را به طرزی فجیع به شهادت رساندند. شهادت این مرد بزرگ و خواهر مکرمهاش پس از شکنجههای فراوان در زندانهای رژیم بعثی عراق در روز 19 فروردین 1359 شمسی مصادف با 24 جمادیالاولی سال 1400 قمری در 47 سالگی واقع شد. بدن خونین و شکنجه دیده این شهیدان به طور مخفیانه تحویل یکی از افراد خانواده صدر گردید و اجساد مطهرشان بدون حضور دیگران به خاک سپرده شد.
بیستم فروردین:
آغاز عملیات بزرگ والفجر یک در منطقه فکه توسط ارتش و سپاه (1362 ش)
عملیات والفجر یک در بیستم فروردین 1362 با هدف انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی بخشی از نوار مرزی به وسعت 150 کیلومتر مربع صورت گرفت. در این عملیات که با رمز یا محمد(ص)، یا امیرالمؤمنین(ع)، یا فاطمةالزهرا(س) در منطقه عملیاتی شمال غرب فکه آغاز شد، علاوه بر آزادسازی چندین روستا و منطقه مرزی، صدها دستگاه تانک، نفربر و سلاحهای سنگین و نیمه سنگین منهدم گردیده و 6500 نفر کشته و زخمی و 250 نفر اسیر شدند.
بیست و یکم ادیبهشت:
ترور نافرجام “محمدرضا پهلوی” در کاخ مرمر(1344 ش)
در ساعت 9 صبح 21 فروردین 1344، هنگامی که محمدرضا پهلوی عازم دفتر کار خود در کاخ مرمر بود، سرباز وظیفه رضا شمسآبادی او را به مسلسل بست، ولی گلولهها به شاه اصابت نکرد و دو نفر از محافظین محمدرضا کشته و دو نفر نیز زخمی شدند. پس از این تیراندازی بلافاصله شمسآبادی توسط گارد محافظ به شهادت رسید. شاه برای نشان دادن سلامتی خود، در اتومبیلی رو باز به گردش پرداخت و روزنامهها نوشتند: بین چند نفر سرباز در کاخ مرمر نزاع در گرفت که به تیراندازی و کشته و مجروح شدن چند سرباز منجر گردید. علیرغم سرکوب انقلاب مردم در 15 خرداد 42 و تبعید رهبر این نهضت، این ترور نشان داد که مخالفان شاه حتی در کاخ وی نیز رسوخ کردهاند و حرکت انقلابی همچنان ادامه دارد.
تأسیس “بنیاد مسکن انقلاب اسلامی “به فرمان” امام خمینی(ره) (1358ش)
قبل از پیروزی انقلاب، با تبعیضهای فراوانی که در جامعه وجود داشت قشر عظیمی از مستضعفان از داشتن خانه محروم بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، در جهت احقاق حقوق محرومان، طی حکمی، اولین نهاد سازندگی برای رفع مشکل مسکن را تأسیس کردند. امام در این فرمان، حساب 100 را در تمامی شعب بانک ملی افتتاح فرمودند و پایه و اساس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را بنا نهادند. حضرت امام در پیام خود فرمودند: “هیچ کس در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است که برای این مسأله مهم چارهای بیاندیشد و بر همه مردم است که در این مورد همکاری کنند”. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، بنا به اقتضای زمان، در اول انقلاب شروع به توزیع زمین در بین محرومان کرد. بعد از شهریور سال 1372 و تشکیل شورای عالی اداری، کار اصلی بنیاد که در آغاز در شهرها تمرکز یافته بود به روستاها منتقل شد و کار بازسازی مناطق آسیب دیده از حوادث به این بنیاد محول گردید.
بیست و سوم فروردین:
روز دندانپزشکی
به منظور گسترش و پیشرفت خدمات درمانی و بهداشتی دهان و دندان در مناطق محروم کشور و روستاها، مجلس شورای اسلامی در 23 فروردین 1360، قانون تربیت بهداشتکاران دهان و دندان را تصویب کرد. در این قانون، مجلس، وزارت بهداشت و درمان را موظف نمود که داوطلبانی را برای تربیت در این دوره، جذب کند و پس از دادن آموزشهای لازم، با مدرک فوق دیپلم، آنان را در مناطق محروم به خدمت گمارَد تا از این طریق، ضمن ارائه خدمات اولیه، از شیوع بیماریهای دهان و دندان جلوگیری نموده و اصل پیشگیری را مورد نظر قرار دهند. از آن پس و به پیشنهاد جامعه اسلامی دندان پزشکان، روز 23 فروردین به عنوان روز دندانپزشکی نامگذاری گردید.
بیست و چهارم فروردین:
آغاز دومین دوره مشروطه یا تجدید حیات مشروطیت (1288 ش)
دومین دوره مشروطه با افتتاح دومین مجلس شورای ملی در تاریخ 24 فروردین 1288 ش برابر با دوم ذیقعده 1327 ق آغاز شد. این دوره با محدودتر کردن مداخله شاه و لغو سیستم صنفی انتخابات به دلیل ناهماهنگی در ترکیب اعضای مجلس شورای ملی و کارشکنی عناصر وابسته به دربار و مداخلات کشورهای خارجی و نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، با مشکلات فراوانی مواجه گردید. مجلس دوم از یک سو با مقاومت در برابر تحمیلات دولت روسیه و انگلیس، رسالتی را که قیام دلیرانه مردم مسلمان ایران برعهدهاش گذارده بود عمل مینمود و از سوی دیگر با استخدام مستشاران خارجی و واگذاری پستهای مهم به آنان، حیات و نفوذ دوباره روشنفکران غربگرا را جانی دوباره داد. این امر زمینه دخالت بیشتر روس و انگلیس را فراهم آورد و حوادث دردناکی را باعث گردید. قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز، آغاز نهضت جنگل در گیلان و قیام تنگستانیها در بوشهر از جمله وقایع مهم و مردمی این دوره به شمار میروند. دوره دوم مشروطه با قدرتگیری رضاخان و آغاز دیکتاتوری او رو به افول نهاد و دوره سوم مشروطه از 22 بهمن 1302 آغاز شد.
بیست و نهم فروردین:
روز ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی زمینی
همزمان با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی، ارتش رژیم شاهنشاهی که پیکره اصلی آن را جوانان برومند خانوادههای مسلمان و اغلب مستضعف ایرانی تشکیل میداد به ندای رهاییبخش رهبر کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفت و در نتیجه، هم صدا و همراه با امت بعد از براندازی نهایی رژیم ستمشاهی، به ستیز بیامان با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برخاست. ارتش به عنوان نخستین بازوی توانمند نظامی انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران، تلاشهای خستگیناپذیر و مستمری را با فداکاری و ایثار و در ابعاد مختلف آغاز کرد. امام خمینی(ره) روز پیوستن ارتش به مردم را با عبارت حکیمانه “لحظه شادی بندگان خدا و یأس ستمگران” نقطه عطف درخشان و افتخارآمیز قلمداد فرمود. در این حال و در شرایطی که عدهای از ناآگاهان و غرض ورزان در همان دوران خواهان انحلال ارتش بودند امام امت به عنوان بزرگترین حامی ارتش، پای به میدان نهاد و طی پیامی در 27 فروردین 1358 ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام و یکپارچگی ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند. ایشان در این پیام فرمودند: “اکنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتشِ اسلامی است و ملت شریف لازم است پشتیبانی خود را از آنان اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدین خاتمه دهیم.” پس از صدور این پیام تاریخ ساز، ارتشیان نیز در عمل ثابت کردند که شایستگی حمایت و پشتیبانی امام امت را داشته و دارند و در این رهگذر، با خلق حماسههای عظیم و به یاد ماندنی در سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، اوراق زرینی بر دفتر تاریخ سراسر حماسه قیام ملت ایران افزودند.
سی و یکم فروردین:
رحلت معلم قرآن، استاد “محمدتقی شریعتی” (1366 ش)
استاد محمدتقی شریعتی در سال 1286 ش در روستای مزینان سبزوار به دنیا آمد. دروس مقدماتی را نزد پدر و عمویش فرا گرفت و در 1307 جهت ادامه تحصیل راهی مشهد شد. در مشهد از محضر استادانی همچون شیخ هاشم قزوینی، ادیب نیشابوری بزرگ، ادیب نیشابوری ثانی، شیخ کاظم دامغانی و میرزا احمد مدرس بهره گرفت. فعالیت اجتماعی وی از 1311 ش با ورود به وزارت فرهنگ و مسؤولیت در مدرسه ابنیمین و تدریس در آنجا آغاز شد. از 1320 ش به بعد، همزمان با اشغال ایران توسط متفقین و گسترش فعالیت حزب توده، به تنهایی در خراسان به مبارزه با انحرافات فکری و اسلامزدایی برخاست. وی با تشکیل کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد و برگزاری جلسات هفتگی و سخنرانی و تفسیر، اذهان جوانان را روشن میکرد. استاد محمدتقی شریعتی از سال 1323 ش حضوری فعال در عرصه سیاست داشت و به خاطر مبارزات ضداستبدادی خود، 2 بار به زندان افتاد ولی هرگز از راهی که یافته بود عقب ننشست. ایشان بعدها در مسجد هدایت تهران به جای آیت اللَّه طالقانی تفسیر قرآن میگفت. با تأسیس حسینیه ارشاد و بنا به دعوت استاد مطهری به مدت چهار سال در آنجا به تدریس و سخنرانی مشغول بود. از این شخصیت برجسته، آثار گرانقدری چون تفسیر نوین، کتاب خلافت و ولایت، امامت در نهج البلاغه و علی(ع) شاهد رسالت، بر جای مانده است. سرانجام این استاد فرزانه در 31 فروردین 1366 ش برابر با 21 شعبان 1407 ق در هشتاد سالگی دار فانی را وداع گفت و به سوی معبود شتافت.
نوزدهم اردیبهشت:
فسخِ امتیاز استعماری “کاپیتولاسیون” توسط مجلس شورای ملی (1306ش)
مفهوم عام حقوقی کاپیتولاسیون، عبارت از نظام قضاوت کنسولی و برخی امتیازات و مصونیتهای قضایی است که به موجب آن، اتباع یک کشور در صورت ارتکاب جرم در کشور مورد نظر از شمول قوانین جزایی و مدنی در قلمرو کشور میزبان مستثنی میشدند. حق کاپیتولاسیون در ایران، اولین بار در معاهده ترکمنچای در سال 1206ش در زمان فتحعلی شاه قاجار به روسیه داده شد و بعدها بسیاری از دولتهای دیگر نیز صاحب این امتیاز شده و قضاوت کنسولی خود را بر دستگاه سیاسی و قضایی ایران تحمیل کردند. در سال 1297 ش، لایحهای به تصویب رسید که به موجب آن حق کاپیتولاسیون روسها در ایران که تحت فشار زور و تهدید و تطمیع و برخلاف مصالح ملت ایران بوده است با استناد به قانون اساسی لغو شد. پس از لغو قرارداد کاپیتولاسیون بین ایران و روسیه قراردادهای مشابه با کشورهای دیگر نیز ملغی گردید. اما کشورهای غربی همچنان به این امتیاز پایبند بودند تا این که مجلس شورای ملی در چنین روزی در نوزدهم اردیبهشت 1306ش، الغاء کاپیتولاسیون را اعلام کرد و به همه دولتهایی که از حق کاپیتولاسیون استفاده میکردند یک سال وقت داد که در قراردادهای خود تجدید نظر و این امتیاز را لغو کنند. این قانون ننگین، یک بار دیگر در سال 1343 ش مطرح شد و به تصویب رسید که به سبب اعتراض امام خمینی(ره) به آن، آن حضرت را به ترکیه تبعید کردند. در نهایت کاپیتولاسیون پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای همیشه لغو شد.
بیستم اردیبهشت:
تصویب آرم نهایی جمهوری اسلامی ایران توسط امام خمینی(ره) (1359 ش)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قرار بر این شد آرمی به عنوان نماد و نشان جمهوری اسلامی ایران معرفی شود که بیانگر روح دینخواهی و اسلام طلبی ملت مسلمان ایران باشد. از این رو پس از فراخوان شورای انقلاب برای تهیه این آرم، طرحهای متعددی به این شورا رسید که سرانجام از میان آنها یک طرح مورد پذیرش قرار گرفت. در نهایت با ارایه این آرم به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، طرح مزبور به تصویب رسید. این آرم به صورت چهار هلال و یک ستون میانی و نشانگر کلمه مقدس “اللَّه” میباشد و در عین حال کلمه مبارک “لا اله الا اللَّه” را نیز تشکیل میدهد. در توضیح محتوای این شکل نمادین میتوان گفت که ستون میانی یا شمشیر، نشانه اقتدار و قدرت؛ هلال نشاندهنده رشد، پنج جز اصلی نمایشگر اصول پنجگانه دین (مذهب تشیع)، و ترکیب متقارن بیانگر تعادل و میزان و عدالت میباشد. این آرم از آن پس در وسط رنگ سفید پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و بر بالای عنوان تمام وزارتخانههای کشور قرار گرفت.
بیست و هشتم اردیبهشت:
روز بزرگداشت “حکیم عمرخیام نیشابوری”
28 اردیبهشت در جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز بزرگداشت دانشمند شهیر ایرانی، حکیم عمر خیام نیشابوری نامگذاری شده است. ما نیز در این مقال به شرح مختصری از زندگی این حکیم و شاعر برجسته میپردازیم. ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، منجم، پزشک، شاعر و نویسنده بزرگ ایران، در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری زندگی میکرده است. ولادتش در حدود سالهای 417 الی 440 قمری در نیشابور اتفاق افتاد. خیام از شخصیتهای تاریخی است که در باب او داستانهای مجعول بسیاری ساختهاند و همین افسانه سازی سبب شده است که در باب احوال و اقوال او اتفاق نظری بین پژوهندگان وی نباشد. شهرت خیام در دوران زندگی او بیشتر در حکمت، طب، نجوم و ریاضیات بود، لیکن امروز او را در جهان بیشتر به سبب رباعیات فلسفی لطیفش میشناسند. این رباعیها بسیار ساده و دور از تصنع و تکلفاند و با این حال مقرون به کمال فصاحت و بلاغت و شامل معانی عالی در الفاظ موجز و استوار است. خیام در ریاضیات چند اثر معروف دارد که کتاب جبر و مقابله از همه مشهورتر است. همچنین او مأمور اصلاح تقویم ایرانی شد و نیز رصدخانهای را تأسیس کرد. وفات خیام را در حدود سال 515 الی 525 ق گفتهاند. آرامگاه حکیم عمر خیام نیشابوری در نیشابور در جوار امامزاده محمد محروق نیشابور، میعادگاه ادب دوستان و علاقمندان زبان و ادبیات پارسی است.
یکم خرداد:
روز بزرگداشت “صدرالدین محمدقوام شیرازی” معروف به “ملاصدرا”
صدرالدین محمد شیرازی مشهور به صدرالمُتِألّهین و ملاصدرا در نهم جمادی الاولی سال 980 ق در شیراز به دنیا آمد. سنگ بنای علمی و اخلاقی ملاصدرا در محضر درس شیخ بهایی، عالم کم نظیر دوران صفوی بنانهاده شد و تکمیل این بنای معنوی در محضر دانشمند نامی و استاد بزرگ، میرداماد، صورت گرفت. ملاصدرا، درایه، رجال، فقه و اصول را از شیخ بهایی؛ فلسفه، کلام، عرفان و علوم ذوقی را از میرداماد و علوم طبیعی، ریاضی، نجوم و هیئت را از محضر حکیم ابوالقاسم میرفندرسکی از علمای نامدار زمان فراگرفت. وی سپس بر مسند تدریس تکیه زد و ضمن آشنایی با فلسفه اشراق و مکتب مَشّاء، به تدوین حکمت متعالیه پرداخت. ملاصدرا با ترکیب چهار مکتب مهم عرفانی، فلسفی و دینی شامل مشاء، اشراق، عرفان محییالدین عربی و آموزههای دینی اسلام، حکمت متعالیه را بنیان نهاد و تأثیری شگرف و غیرقابل انکار بر فلسفه اسلامی گذاشت. وی در این مکتب کوشیده است عرفان و فلسفه دین یا به سخن دیگر، تهذیب نفس و برهان عقلی و وحی را در یک مجموعه هماهنگ، ترکیب و یگانه سازد. ملاصدرا تلاش کرد تا در پرتو معرفت عرفانی و فلسفه عقلانی، تفسیری دیگرگون از دین دست دهد. از این حکیم الهی بیش از چهل عنوان کتاب به یادگار مانده که اسفار اربعه مهمترینِ آنهاست. سرانجام این عالم ربانی و فیلسوف اسلامی، پس از عمری پربار، در سال 1050 ق در هفتاد سالگی در شهر بصره عراق دارفانی را وداع گفت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
ششم خرداد:
درگذشت علامه “محمد بن عبدالوهاب قزوینی” محقق و مصحح معاصر ایرانی (1328 ش)
محمد بن عبدالوهاب قزوینی در حدود 1255 ش (1294 ق) در تهران تولد یافت. وی تحصیلات علوم قدیمه را در تهران به پایان رساند و پس از مدتی از محضر درس فقه آیتاللَّه شیخ فضل اللَّه نوری و کلام و حکمت قدیمِ شیخ علی نوری بهره برد. محمد قزوینی همچنین از استادانی همچون میرزا حسن آشتیانی، شیخ هادی نجمآبادی، سید احمد ادیب پیشاوری، محمد مهدی قزوینی و ذکاءالملک فروغی استفاده نمود و زبان فرانسه را نیز فراگرفت. علامه قزوینی در سایه استعداد شگفتآور خود، مراتب علمی را طی کرد و به کسب علوم و تحقیق در مبانی هنر و فلسفه پرداخت. وی در سال 1283 ش به دعوت برادر خود میرزا احمد خان به انگلیس و فرانسه و بعد به آلمان رفت و با مستشرقان اروپایی از جمله “هانری ماسه”، “ادوارد براون” و “ولادیمیر مینورسکی” آشنا شد و با آنان در مسائل فرهنگی ایران همکاری نمود. علامه قزوینی در سال 1318 ش پس از حدود 35 سال اقامت در اروپا به ایران بازگشت و پیوسته به تعلیم و تدریس و مطالعه پرداخت. وی از نوادر نوابغی بود که وسعت معلومات جدید و قدیم را با غریزه کنجکاوی و دقت در هر چیز و داشتن روش انتقادی علمی و انصاف و بیطرفی را جمع داشت. بزرگترین فضل قزوینی این است که وی پس از آن که علوم قدیم و اسلامی را فراگرفت، چون گذارش به اروپا افتاد، بر اثر عشق سوزانی که به فراگرفتن هر چیز داشت، تحقیقات اندیشمندان آن سرزمین را نیز مورد مطالعه دقیق قرار داد. دامنه آثار علامه قزوینی کتب متعددی میباشد که شامل تصحیح مرزبان نامه، چهار مقاله عروضی، تذکرة لبابالالباب، ترجمه لوایح جامی به فرانسه و تألیف رسالههای گوناگون. از شایستهترین خدمات به جای مانده از علامه قزوینی در فرهنگ و ادب ایران، تهیه عکس و نسخهبرداری از کتب خطی فارسی موجود در موزههای اروپا است. او ده سال آخر عمر را در ایران سپری کرد و سرانجام در جمعه 6 خرداد 1328 ش برابر با 28 رجب 1368 ق در 86 سالگی در تهران دار فانی را وداع گفت و در جوار حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.
هشتم خرداد:
تصویب قانون تأسیس دانشگاه تهران توسط مجلس شورای ملی (1313 ش)
به موجب قانون تأسیس دانشگاه، مصوَّب هشتم خرداد سال 1313 ش، در این تاریخ، از مدارس عالی آن زمان از قبیل دارالمعلّمین عالی، مدرسه حقوق و علوم سیاسی و مدرسه عالی طبّ، دانشگاه تهران تشکیل شد و اجزاء مختلف آن به سرعت ایجاد گردید. تا قبل از آن، در نقاط مختلف کشور، مدارس قدیمهای وجود داشت که در آنها، علوم اسلامی و بسیاری از مباحث مربوط به علوم عقلی و نقلی تدریس میشد. مجموعه این مدارس و ایجاد مدارس عالی دیگر نظیر دارالفنون و دارالمعلّمین و همچنین لزوم وحدت و تمرکز در اداره این مدرسههای عالی سبب شد که وزارت فرهنگ به روش جدید طرح دانشگاهی را تدوین نماید. این لایحه به مجلس شورای ملی ارسال و در هشتم خرداد 1313 به تصویب رسید. سرانجام در تاریخ پانزدهم بهمن 1313 ش، سنگ بنای دانشگاه تهران نیز گذاشته شد و پس از مدتی به پذیرش دانشجو اقدام نمود.
نهم خرداد:
درگذشت “ناظم الاطباء” پزشک و لغت شناس ایرانی (1303 ش)
میرزا علی اکبر خان نفیسی ملقب به ناظم الاطباء کرمانی در حدود سال 1336 ش (1263 ق) در کرمان به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات مقدماتی، به فراگیری علومی چون حکمت الهی و فلسفه روی آورد و در مدرسه دارالفنون تهران، طب را آموخت. ناظم الاطباء پس از پایان تحصیلات، نخستین بیمارستان جدید در ایران را تأسیس کرد و در مجلسِ حِفظُ الصَّحه (حفظ تندرستی) متشکل از پزشکان معروف شهر حضور داشت. وی در سال 1261 ش (1298) دومین بیمارستان با سبک جدید را در مشهد بنیان نهاد و از 1271ش، از اطبای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار شد. علی اکبر نفیسی علاوه بر طبابت به نگارش کتاب همت میورزید و آثاری را نیز پدید آورد. آثار ناظمالاطباء در طب شامل مجموعه کتابهای سودمندی است که توسط او تألیف و یا از منابع خارجی ترجمه شده است. ناظم الاطباء در گردآوری واژههای زبان فارسی نیز سعی بسیار مبذول داشت و آثار ارزشمندی به وجود آورد که مهمترین اثر او در این زمینه، فرهنگ نفیسی در پنج جلد است که مدت 25 سال از عمر خود را صرف گردآوری و تحریر آن کرد. ناظم الاطبا کرمانی سرانجام در 9 خرداد 1303ش در 77 سالگی درگذشت.
دهم خرداد:
انعقاد عهدنامه “ارز روم” میان دولت ایران و امپراتوری عثمان (1226 ش)
در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، والی بغداد به تحریک بازرگانان بصره که از رونق گرفتن بندر خرمشهر زیان دیده بودند، این بندر را مورد تجاوز قرار داد و پس از کشته و زخمی کردن عدهای، اموال بازرگانان را به غارت برد. در پی آن، دولت ایران نمایندهای به عثمانی فرستاد تا با آنان به مذاکره پرداخته، جبران خسارات وارده را خواستار شود. در این اثنا، دولت عثمانی مدعی شد که بندر خرمشهر جزء خاک عثمانی است و این حادثه را مسالهای داخلی میداند. در پی این ادعا، دولت ایران نیز تهدید کرد که به تلافی حمله به خرمشهر، شهر بغداد را هدف حملات خود قرار خواهد داد. اما دولت عثمانی که پس از جنگهای خود با روسیه، تمایلی به جنگ با ایران نداشت، نمایندهاش را به ایران فرستاد و بندر خرمشهر را تخلیه کرد. پس از آن، مذاکرات دو طرف آغاز شد در این اثنا بار دیگر کشتاری در کربلا روی داد و در آن ایرانیان مقیم کربلا قتل عام شدند. این حادثه، دولت ایران را به شدت عصبانی کرد اما با تلاشهای سیاسی، مذاکرات صلح آغاز شد و پس از گذشت دو سال، قرارداد ارز روم در دهم خرداد 1226 ش برابر با 16 جمادی الثانی 1262 ق بین ایران و عثمانی امضا گردید. نماینده ایران در این کنفرانس، میرزا تقی خان فراهانی معروف به امیرکبیر بود که تلاش و تدبیر او، شگفتی و تحسین نمایندگان روس و انگلیس را برانگیخت. به موجب این پیمان دولت ایران از ادعای خود نسبت به سلیمانیه چشم پوشید و در عوض دولت عثمانی مالکیت ایران بر بندر خرمشهر و حق کشتیرانی در رودخانه شطالعرب را به رسمیت شناخت و مقرر شد که دولت عثمانی از بدرفتاری با زائران و بازرگانان ایرانی پرهیز کند.
سیزدهم خرداد:
سخنرانی تاریخی عصر عاشورای امام خمینی(ره) در مدرسه فیضیه قم (1342 ش)
در آغاز محرم سال 1383 ق برابر با خرداد 1342 ش، قم به صورت پایگاه ضد رژیم درآمده و شور خاصی در آن برپا بود. در عصر عاشورای آن سال برابر با سیزدهم خرداد 1342 ش حضرت امام خمینی(ره) با حضور در مدرسه فیضیه، طی سخنان کوبندهای، ضمن انتقاد شدید از رژیم پهلوی و اربابان آمریکایی و اسرائیلی شاهِ ایران، پرده از جنایات طاغوت برداشتند. حضور مردم در سخنرانی به اندازهای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه، میدان آستانه و اطراف، مملو از جمعیت بود. در پی سخنرانی افشاگرانه حضرت امام، در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ساده و بیآلایش امام در قم یورش برده و امام را دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که فریاد مردم معترض و انقلابی، علیه حکومت دیکتاتوری شاه بلند شد و خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی شدند. به همین جرم بود که گلولههای برخاسته از خشم و کینه حکومت ننگین شاه، قلب هزاران مسلمان انقلابی بپاخاسته را در این روز نشانه رفت و با به خاک و خون کشیدن آنان، قیام خونبار و جاوید پانزدهم خرداد 42 شکل گرفت.
شانزدهم خرداد:
تشکیل دولت موقت جمهوری توسط “میرزا کوچک خان جنگلی” در گیلان (1299 ش)
در جریان نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچکخان، نیروهای ارتش سرخ روسیه به بندر انزلی وارد شدند و در آنجا اردو زدند. در این میان، جنگلیها به دعوت میرزا احمدخان اشتری، حاکم رشت، راهی این شهر شدند. میرزا احمدخان، خود نزد میرزا کوچک رفت و وی را برای به دست گرفتن زمام امور، به رشت فراخواند. میرزا نیز پذیرفت و در 14 خرداد 1299ش، وارد این شهر شد. چند روز پس از ورود میرزا به رشت، وی حکومت موقت انقلابی و شورای نظامی انقلاب را در گیلان تشکیل داد و حکومت جمهوری را اعلام کرد. در اعلامیهای که جمهوری را مطرح ساخت اصول انقلاب سرخ گیلان بیان شده بود: “جمعیت انقلاب سرخ ایران، اصول سلطنت را مُلغی کرده، جمهوری را رسماً اعلان مینماید؛ حکومت موقت جمهوری، حفاظت جان و مالِ عموم اهالی را به عهده میگیرد؛ هر نوع معاهده و قراردادی که به ضرر ایران، قدیماً و جدیداً با هر دولتی شده، لغو و باطل میشناسد؛ حکومت موقت جمهوری، همه اقوام بشر را یکی دانسته، تساوی حقوق درباره آنان قائل و حفظ شعائر اسلامی را از فرایض میداند.” این جمهوری بر اثر درگیریهای شدید و مداوم با حکومت مرکزی دیری نپایید و با شهادت میرزا در 11 آذر 1300، فروپاشید.
هفدهم خرداد:
حمله مزدوران پهلوی به مدرسه فیضیه و کشتار طلاب و فضلای قم (1354 ش)
پس از واقعه خونین پانزدهم خرداد 1342، هر سال روحانیون و اغلب مردم متدین، به یاد شهدای این قیام و غم دوری رهبر و مراد خویش، حضرت امام خمینی(ره)، (که در تبعید به سر میبردند) مراسم یادبودی برقرار میکردند. مأموران شهربانی و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قم هر ساله، برگزاری چنین یادبودی از طرف طلاب را پیشبینی میکردند، لذا از عصر چهاردهم خرداد و شب پانزدهم خرداد، آهنگ آماده باش را در شهر قم، خصوصاً در اطراف حرم مطهر مینواختند. در سال 1354 ش و در سالروز قیام پانزدهم خرداد، قبل از نماز مغرب و عشاء عدهای از طلاب قصد داشتند که شعارهایی در حمایت از امام و شهدای 15 خرداد 42 سر دهند و تظاهرات را به بیرون از فیضیه بکشانند، ولی این مراسم با حمله مزدوران رژیم پهلوی به طلاب، به خروشی علیه نظام استبدادی تبدیل گردید. هرچند در این روز، این مراسم پایان یافت ولی در روز هفدهم خرداد آن سال، مأموران پهلوی با محاصره و هجوم به مدرسه، طلابِ بی پناه را به طرزی وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار داده و نزدیک به 350 تن را دستگیر کردند. این قیام نزدیک بود که تمام شهر را فراگیرد ولی با خشونت نیروهای دولتی، این قیام سرکوب شد و مراسم خاتمه یافت. پس از دو الی سه هفته بازجویی و شکنجه دستگیرشدگان، سالخوردگان و نوجوانان آزاد شده، جوانان را به سربازی فرستاده و عاملان اصلی مراسم را به حبسهای طولانی محکوم کردند.
بیستم خرداد:
شهادت عالم نستوه آیت اللَّه “سیدمحمدرضا سعیدی” در زندان رژیم پهلوی (1349ش)
آیتاللَّه سیدمحمدرضا سعیدی خراسانی در سال 1301 ش (1341 ق) در مشهد مقدس دیده به جهان گشود. ایشان پس از خواندن دروس جدید و مقدمات و سطوح متوسطه به قم عزیمت نمود و از آیتاللَّه سید حسین بروجردی و دیگر آیات عظام به ویژه امام خمینی(ره) بهرهمند شد. شهید سعیدی در دوران سیاه ستمشاهی، به مبارزات سیاسی روی آورد و با ایستادگی وصفناپذیری علیه استبداد رژیم شاهنشاهی قد علم کرد. شهید سعیدی همچنین در تهران با تأسیس حوزه علمیه، تشکیل کلاس برای بانوان، تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر و تأسیس کتابخانه، فعالیتمی نمود. اما آن چیزی که بیش از هر فعالیت دیگری بعدها به ثمر نشست، دمیدن روح حماسه فریاد در کالبد نوجوانان و جوانان بود. ساواک چندین بار به منزل وی حملهور شده و او را دستگیر و به زندان انداخت. به دنبال فعالیتهای ضد رژیم ستمشاهی که از جانب این عالم مجاهد صورت میگرفت، ساواک ایشان را در یازدهم خرداد 1349ش بازداشت و زندانی کرد. مزدوران ساواک در زندان، این سیدوالامقام را به شدیدترین نحو شکنجه کردند ولی ایشان با روحیهای بالا مقاومت مینمود. آن شهید بزرگوار درباره حضرت امام به شکنجهگران ساواک گفته بود: “به خدا سوگند اگر مرا بکُشید و خونم را بر زمین بریزید در هر قطره خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.” سرانجام، ساواک که از به زانو درآوردن این اسوه پایداری ناامید شده بود، طی نقشه مزوّرانهای در زندان، ایشان را به شهادت رساند و برگ ننگین دیگری بر جنایات رژیم پهلوی افزوده گشت. مزار این شهید بزرگوار در قبرستان وادیالسلام قم میباشد.
بیست و یکم خرداد:
درگذشت دکتر “محمد خزائلی” بنیانگذار انجمن حمایت از نابینایان (1353ش)
دکتر محمد خزائلی دانشمند و محقق نابینای معاصر، در سال 1293 ش در اراک تولد یافت. وی در چهار سالگی، به علت ابتلا به بیماری آبله، بیناییاش را از دست داد و با وجود نابینایی مطلق، از پنج سالگی در مدرسه مخصوص نابینایان به تحصیل پرداخت. او به کمک حافظه نیرومندش در امور درسی به سرعت پیشرفت کرد و موفق به اخذ دو درجه لیسانس و دکترا در رشتههای حقوق و حکمت و فلسفه از دانشگاه تهران شد. دکتر خزائلی چندی آموزگار بود و زمانی پیشه دبیری داشت تا سرانجام خود به تأسیس یک واحد بزرگ فرهنگی مبادرت نمود و کلیه دروس متوسطه و دانشگاه توسط استادان نُخبه و دانشمندان در آن مؤسسه تدریس میشد. اقدام خزائلی در تأسیس چنین مؤسسه فرهنگی عظیم و غنی، خدمت با ارزشی به فرهنگ کشور نمود و هزاران نفر از جوانان، تحصیلات خود را در آن مؤسسه به پایان بردند. وی همچنین مدتی به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید ولی پس از آن از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و به امور فرهنگی پرداخت. خزائلی مردی محقق و دانشمند بود و گرچه از نابینایی رنج میبرد ولی حافظه و هوشِ سرشار او غوغا میکرد به طوری که هر مطلب را که یک بار برای او میخواندند، فرامیگرفت. در پیشرفت علمی وی، همسر وفادارش نقشی اساسی و شایسته ایفا نمود. این دانشمند سختکوش، با قدرت خارقالعاده هوش و ذکاوت، نابینایی خود را جبران میکرد. دکتر خزائلی به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط کامل داشت و علاوه بر ترجمه چندین اثر، کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورد، که از جمله آنها، فلسفه اسلام، تحقیق در اعلام قرآن، شرح بوستان و گلستان سعدی و نهجالادب است. دکتر محمد خزائلی در جهت رفاه نابینایان در سطح جهان نیز فعالیتهای چشمگیری داشت و از اعضای کمیته اجرایی خاورمیانه در شورای ملی رفاه نابینایان و اتحادیه بینالمللی نابینایان بود. وی سرانجام در 21 خرداد 1353 ش در شصت سالگی در تهران درگذشت.
بیست و دوم خرداد:
درگذشت عالم مبارز آیت اللَّه “میرزا کاظم دینوری” (1374 ش)
آیتاللَّه حاج میرزا کاظم دینوری در سال 1281 ش (1320 ق) در خاندانی که همگی از علمای مبارز و مراجع تبریز و از علمای بزرگ آذربایجان بودند به دنیا آمد. وی پس از فراگیری مقدمات علوم، به نجف اشرف رفت و از محضر آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، آقاضیاءالدینعراقی، میرزای نائینی و محمد حسین غروی اصفهانی و دیگران استفاده نموده و به مدارج بالای علمی دست یافت. آیتاللَّه دینوری سپس به وطن مراجعت کرد و به انجام وظائف دینی، اقامه جماعت و تدریس و ترویج دین پرداخت. از آثار ایشان میتوان به تقریرات درس فقه و اصولِ استادان خویش و نیز رساله توضیح المسائل اشاره کرد. سرانجام آن مرد بزرگ پس از عمری تلاش در راه اعلای کلمه توحید در 23 خرداد 1374 ش برابر با 14 محرم 1416 ق در 93 سالگی بدرود حیات گفت و در تبریز به خاک سپرده شد.
بیست و نهم خرداد:
درگذشت اندیشمند مسلمان “دکتر علی شریعتی” (1356 ش)
دکتر علی شریعتی در سال 1312 شمسی در شهرستان مزینان در استان خراسان متولد شد. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه، راهی پاریس شد و در آنجا موفق به اخذ دکترای جامعهشناسی گردید. او در ضمن تحصیل در فرانسه، جهت آزادی کشور مسلماننشین الجزایر نیز کوششهای چشمگیری داشت. دکتر در سال 1343 به ایران بازگشت و بلافاصله به خاطر مبارزاتی که علیه رژیم ستمشاهی انجام داده بود دستگیر و روانه زندان شد. پس از آزادی از زندان ضمن اشتغال به تدریس، به سخنرانیهای روشنگرانه همت گماشت. در این زمان، شریعتی مبارزات خود را با برگزاری جلسات سخنرانی و بحث، در حسینیه ارشاد تهران ادامه داد. او در کنار استادان و متفکرانی نظیر استاد شهید مرتضی مطهری و باهنر، حسینیه ارشاد را به پایگاهی جهت تغذیه فکری نسل جوان تبدیل نمودند. دکتر شریعتی به امام خمینی(ره) علاقمند بود و محققی فعال به شمار میرفت، به طوری که در طول زندگی کوتاه خود، بیش از 200 اثر به صورت کتاب، جزوه و مجموعه نوار سخنرانی از خود به جای گذاشت. فعالیتهای فرهنگی دکتر شریعتی، سبب دستگیری مجدد او گردید و پس از آزادی، در تاریخ 16 اردیبهشت 1356 به لندن مسافرت کرد و در 29 خرداد همان سال در آن شهر به طرز مشکوکی درگذشت. بدنش را پس از چند روز به سوریه منتقل کرده و در زینبیه به خاک سپردند. برخی سخنان و نوشتههای وی در عین داشتن نکات بدیع و احساس برانگیز، در خور تأمل و نقد میباشند.